دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهشنامه کتابداری و اطلاع رسانی
2251-6344
2423-401X
10
1
2020
05
21
موانع رشد ظرفیت پدیدۀ نظریهپردازی در ایران: موردکاوی دانشگاه تربیت مدرس
5
34
FA
محمد
حسن زاده
0000-0002-6175-0855
دانشگاه تربیت مدرس
hasanzadeh@modares.ac.ir
بهروز
رسولی
0000-0001-6091-6967
پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک)
rasuli9@gmail.com
المیرا
کریمی
پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک)
karimi@students.irandoc.ac.ir
10.22067/riis.v0i0.71623
مقدمه: نظریهپردازی از کلیدیترین بنیانهای علمی است و دانشمندان و کشورهایی به این مقام نائل میشوند که به لحاظ علمی پیشرفته باشند. به نظر میرسد هنوز این پدیده آنگونه که باید در ایران رشد نکرده است و کماکان دانشگاههای ایرانی در این زمینه ضعیف هستند. هدف این پژوهش واکاوی موانع کلیدی رشد ظرفیت نظریهپردازی در کشور است.<br /> روششناسی: رویکرد این پژوهش کیفی و جهانبینی آن در فلسفۀ تفسیرگرایی با آمیزهای از عملگرایی تعریف میشود. به این دلیل که پژوهش حاضر با هدف اصلی شناسایی موانع رشد نظریهپردازی در دانشگاه تربیت مدرس و ارائۀ راهکارهایی برای گسترش ظرفیت نظریهپردازی انجام شده است، پژوهشگران با عوامل انسانی مواجه هستند که کنشگران اصلی نظریهپردازی به شمار میآیند. از منطق استقرایی برای شناسایی موانع و راهکارها و دستهبندی آنها استفاده شد. پس رویکرد کیفی برای پاسخگویی به اهداف پژوهش به رویکرد کمی ترجیح داده شد. نوآوری کلیدی پژوهش حاضر که آنرا از دیگر پژوهشها متمایز میکند در روششناسی است. از آنجا که این مطالعه با روش کیفی انجام شده دید بهتری از بافت واقعی به دست میدهد. با تکنیک «نمونهگیری متخصص» 12 نفر از اعضای هیأتعلمی دانشگاه تربیت مدرس از حوزههای گوناگون علمی گزینش شدند و با آنها به شکل حضوری مصاحبه شد.<br /> یافتهها: موانع بسیاری هستند که میتوانند سر راه پیشرفت نظریهپردازی قرار گیرند. در یک نگاه کلی میتوان این موانع را به دو گروه کلی موانع فراگیر و برون سازمان و موانع سازمانی دستهبندی کرد. موانع سازمانی ریشه در سازوکارها و مدیریت دانشگاه تربیت مدرس دارند و شاید در مؤسسههای دیگر به چشم نخورند. این موانع را میتوان در هفت دستۀ کلی شامل کمبود پیوند نهادی، محدودیت منابع سازمانی، نظام نادرست ارزشیابی، ضعف ارتباط علمی، آموزش ناکارآمد دانشگاهی، کیفیت پایین علمی دانشجویان، و بیمسئولیتی پژوهشگران سازماندهی کرد.<br /> نتیجهگیری: نظریهپردازی از کلیدیترین پدیدههای علمی است که باید با جدیت در فضای علمی ایران دنبال شود و نخستین گام برای تحقق این پدیده شناسایی موانعی است که رشد آنرا کند میسازند. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی انجام شده که دیدی ژرف از موانع نظریهپردازی به دست میدهد و دستهبندی تازهای مطرح میکند که تصمیمگیری و سیاستگذاری را در این زمینه عملی میسازد. کلیدیترین کارکرد این پژوهش برای سیاستگذاری و گسترش ظرفیت نظریهپردازی در دانشگاه تربیت مدرس است. با توجه به یافتههای این پژوهش میتوان تصمیمهایی کلیدی طرح کرد که در نهایت به حذف موانع بیانجامد و این ظرفیت را در دانشگاه به وجود آورد. اگرچه، شاید سیاستگذاران آموزش عالی در کشور نیز میتوانند چنین مدلی را در دیگر دانشگاهها و مؤسسههای پژوهشی کشور پیادهسازی کنند.
نظریهپردازی,نظریه,دانشگاه تربیت مدرس,موانع و مشکلات,آموزش عالی
https://infosci.um.ac.ir/article_34084.html
https://infosci.um.ac.ir/article_34084_03f0f14abe78b49ec3d90900052ce74e.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهشنامه کتابداری و اطلاع رسانی
2251-6344
2423-401X
10
1
2020
05
21
بررسی رابطه عوامل توانمندساز دانش با خلق دانش در میان کتابداران کتابخانههای عمومی
35
54
FA
محمد
بهرامی
دانشگاه رازی
alefbi59@yahoo.com
صالح
رحیمی
0000-0001-6540-9825
دانشگاه رازی
s.rahimi@razi.ac.ir
امین
زارع
دانشگاه رازی
a.zare@razi.acir
10.22067/riis.v0i0.83401
مقدمه: خلق دانش در کتابخانهها میتواند با یکپارچهسازی سرمایههای دانشی کتابخانهها و تأثیرگذاری مستقیم بر مفاهیم سازمانی همچون مشتریمداری، اعتلای فرهنگ سازمانی منجر به ایجاد دانش جدید شود. با توجه ویژه به کتابداران بهعنوان ارکان اصلی کتابخانهها فضای خلق دانش و خلاقیت بهبود مییابد و موجب ارائه خدمات بهتر به کاربران و بهبود کارایی و اثربخشی خدمات میگردد. هدف این پژوهش تعیین رابطه عوامل توانمندساز دانش با خلق دانش در کتابخانههای عمومی استان کردستان بوده است.<br /> روششناسی: پژوهش از نوع کاربردی و بهروش پیمایشی است. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه کولونیاری، ورایماکی و فاسولیس استفاده شد. جامعه آماری پژوهش کلیه کتابداران کتابخانههای عمومی استان کردستان در سال 1397 بود که تعداد آنان 120 نفر بودند. برای تجزیهوتحلیل آماری دادهها از شاخصهای آماری فراوانی، میانگین، واریانس، انحراف معیار، چولگی، رگرسیون، آزمونهای کولموگروف-اسمیرنوف و شاپیرو-ویلک و آزمون دوربینـواتسون، استفاده شد.<br /> یافتهها: در میان مؤلفههای مربوط به عوامل توانمندساز خلق دانش در کتابخانههای عمومی، به ترتیب پیادهسازی راهبرد دانش، فرهنگ سازمانی و فناوری اطلاعات با میانگین (98/2)، ساختار سازمانی با میانگین (87/2) و اقدامات مدیریت منابع انسانی با میانگین (2/2) تأثیرگذار بودند. همچنین ارتباط معنیداری بین پیادهسازی راهبرد دانش، فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، مدیریت منابع انسانی و فناوری اطلاعات با خلق دانش وجود داشت.<br /> نتیجهگیری: با توجه به رقابت روزافزون سازمانها با یکدیگر ضروری است مدیران و مسئولان کتابخانههای عمومی بهعنوان برنامهریزان، فرآیند خلق دانش را موردتوجه قرار دهند؛ زیرا اگر خلق و بهکارگیری دانش با سرعت و کیفیت بیشتری صورت پذیرد، مزیت رقابتی سازمان در سطح بالاتری شکل خواهد گرفت. با توجه به چهار نوع راهبرد خلق و تبدیل دانش (اجتماعیسازی، برونیسازی، ترکیب و درونیسازی) تشکیل جلسات منظم و بهروز برای کتابداران ضروری است و نیز بازآموزی دانش و شرکت در سمینارها بهمنظور آشنایی با دانش نوین دارای اهمیت است.
خلق دانش,توانمندسازهای دانش,راهبرد دانش,کتابخانههای عمومی استان کردستان
https://infosci.um.ac.ir/article_34099.html
https://infosci.um.ac.ir/article_34099_3271d1b492febd02b583e94888288843.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهشنامه کتابداری و اطلاع رسانی
2251-6344
2423-401X
10
1
2020
05
21
بررسی اهداف و انگیزههای اشتراک اطلاعات در صفحههای آموزشیِ موفق در رویتپذیری اینستاگرام بر اساس نظریه استفاده و رضامندی
55
79
FA
فاطمه
تقیپناهی
دانشگاه فردوسی مشهد
f.taghipanahi@gmail.com
محسن
نوکاریزی
0000000177168280
دانشگاه فردوسی مشهد
mnowkarizi@um.ac.ir
محمدحسین
دیانی
دانشگاه فردوسی مشهد
daneshvarz85@gmail.com
10.22067/riis.v0i0.72437
مقدمه: شبکه اجتماعی اینستاگرام، به دلیل ماهیت کاربردپذیری، مبتنی بودن بر موبایل، سادگی، و کاربرپسندی بستر مهمی برای اشتراک اطلاعات شده است. افراد به دلایل متعددی مانند ارتباطات، سرگرمی و فعالیتهای علمی و حرفهای؛ حفظ رابطه با دوستان، و اشتراک اطلاعات از این شبکه اجتماعی استفاده میکنند. همچنین ممکن است اهداف اشتراک اطلاعات افراد در این نوع شبکههای اجتماعی؛ فرار از واقعیات، تعامل اجتماعی، و صرف زمان به صورت عادت نیز باشد. پژوهش حاضر با هدف کشف انگیزههای اشتراک اطلاعات در صفحههای آموزشی موفق در رویتپذیری در بستر این شبکه، با بهرهگیری از روش تحلیل مضمون و بر پایه نظریه استفاده و رضامندی انجام شده است. این نظریه به چگونگی و چرایی استفاده و اشتراک اطلاعات کاربران در رسانهها میپردازد.<br /> روششناسی: به منظور کشف و بررسی اهداف اشتراک اطلاعات در صفحههایی که در بافت یادگیری الکترونیکی فعالیت دارند، 30 صفحه آموزشی اینستاگرام به روش پژوهش کیفی و رویکرد اکتشافی مورد بررسی قرار گرفتند. بدین ترتیب اطلاعات موجود در این صفحهها اعم از قسمت شرححال، محتوا، رفتار برچسبگذاری اجتماعی، مورد مشاهده و بررسی قرار گرفت. این اطلاعات بر اساس نظریه استفاده و رضامندی کدگذاری شدند و داده های به دست آمده، با نرمافزار مکسکیودا 12.3 که نرم افزاری برای تحلیل دادههای کیفی است تحلیل شدند. لازم به ذکر است که صفحههای مورد بررسی، بر اساس افزارسنجی رقابتی و به صورت نمونه هدفمند گزینش شدند. شرط انتخاب نمونه این بود که دنبالکنندههای صفحهها بیش از 20 هزار حساب کاربری (از سنجههای اثربخشی تولید و اشتراک محتوا در این شبکه) باشند و در آنها به آموزش در موضوع خاصی شامل مهارت، دانش و یا اطلاعات خاصی پرداخته شده باشد.<br /> یافتهها: نتایج بررسی نشان داد اهداف و انگیزههای اشتراک اطلاعات در این صفحهها، متنوع بوده ولی اهداف اقتصادی، فرصت شغلی، بهره شخصی، بین فردی، منزلت و تعامل اجتماعی در کنار اطلاعرسانی و آگاهیبخشی از عمده اهداف نسبتاً مشترکی بود که عاملان اشتراک اطلاعات در این صفحهها دنبال میکردند. به این ترتیب، به نظر میرسد که افراد از اشتراک اطلاعات در بافت آموزشی، اهداف متفاوت و متنوعی را در نظر گرفتهاند. این اهداف، علاوه بر هدف اصلی آنها که آموزش از طریق اشتراک اطلاعات بوده است، ناظر بر هدفهای با بهره اقتصادی و برند سازی شخصی نیز بوده است.<br /> نتیجهگیری: گرچه صفحههای مورد بررسی در بافت یادگیری الکترونیک فعالیت میکردند؛ اما به دلیل ماهیت بستر اشاعه اطلاعات در این پژوهش، یعنی شبکه اجتماعی اینستاگرام، اهداف اقتصادی و بهره شغلی و فردی مورد توجه این صفحهها نیز قرار گرفته است. به این صورت که عاملان تهیه و اشتراک محتوا و اطلاعات در این شبکه، گرچه هدفی آموزشی را دنبال میکنند، بلکه به مسائل اقتصادی و بهره برداری های شغلی و برند سازی شخصی نیز توجه دارند. پژوهش چنین برداشت میکند که احتمالا دلیل این امر آن باشد که بسیاری از افراد به اشتراک اطلاعات در اینستاگرام به عنوان نوعی کسب و کار نیز مینگرند. این امر، میتواند ناشی از آن باشد که این شبکه، مورد توجه کسب و کارهای بسیاری در دنیا قرار گرفته است. بنابراین به نظر میرسد اهداف اشتراک اطلاعات می تواند بر اساس شبکه اجتماعی و بستر انتشار و اشتراک اطلاعات نیز متفاوت باشد.
انگیزه,اشتراک اطلاعات,استفاده و رضامندی,اینستاگرام,رؤیت پذیری
https://infosci.um.ac.ir/article_34128.html
https://infosci.um.ac.ir/article_34128_26bb3e535304e5a628cfeeef48c8ae7f.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهشنامه کتابداری و اطلاع رسانی
2251-6344
2423-401X
10
1
2020
05
21
شناسایی عوامل مؤثر و تدوین الگوی پیشنهادی برای رفتار برنامهریزی نشده کاربران در استفاده از منابع و خدمات کتابخانههای دانشگاهی: مطالعهای ترکیبی
80
102
FA
هادی
هراتی
دانشگاه فردوسی مشهد
harati-ha@um.ac.ir
نجلا
حریری
دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات
n-hariri@srbiau.ac.ir
علیرضا
اسفندیاری مقدم
0000-0002-0020-3540
دانشگاه آزاد اسلامی، واحد همدان
ali.isfandyari@gmail.com
10.22067/riis.v0i0.76766
مقدمه: یکی از مسائل مهم در حوزه رفتار مراجعان به کتابخانهها، رفتار برنامهریزی نشده[1] آنها است که میتواند نقش تعیینکنندهای در توسعه میزان استفاده از منابع و خدمات و یا افزایش فرهنگ استفاده از کتابخانهها در درون جوامع ایفا کند. ازاینرو، پژوهش حاضر، با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر رفتار برنامهریزی نشده کاربران در استفاده از منابع و خدمات کتابخانههای دانشگاهی بهمنظور ارائه الگوی پیشنهادی انجام شده است.<br /> روششناسی: پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی است که با رویکرد ترکیبی (کیفی- کمی) و با استفاده از روش نظریهپردازی زمینهای[2] در بخش کیفی و روش پیمایشی- تحلیلی در بخش کمی انجام شده است. ابزار گردآوری دادههای بخش کیفی مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته و بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی را اعضای هیئتعلمی و صاحبنظران سه حوزه موضوعی کتابداری و اطلاعرسانی، مدیریت و روانشناسی تشکیل دادند که با روش نمونهگیری هدفمند ترکیبی (هدفمند و سپس گلوله برفی) تعداد 12 نفر بهعنوان حجم نمونه انتخاب شدند. جامعه پژوهش در بخش کمی دانشجویان عضو کتابخانههای مرکزی دانشگاههای فردوسی مشهد، شهید چمران اهواز، تبریز، شیراز و پردیس دانشگاه تهران بودند و حجم نمونه 600 نفر تعیین گردید. تجزیهوتحلیل و کدگذاری دادههای مصاحبهها با استفاده از نرمافزار تحلیل دادههای کیفی MAXQDA 10 انجام شد و در بخش کمی برای تحلیل دادهها از روش معادلات ساختاری و نرمافزار لیزرل استفاده شد.<br /> یافتهها: بر اساس یافتههای بخش کیفی پژوهش، عوامل محیطی، منابع و خدمات اطلاعاتی، منابع انسانی، ویژگیهای فردی، عامل موقعیتی زمان و عوامل فرهنگی و اجتماعی بهعنوان عوامل مؤثر بر رفتار برنامهریزی نشدهی کاربران در استفاده از منابع و خدمات کتابخانههای دانشگاهی شناسایی شدند و بر این پایه مدل عملیاتی این نوع از رفتارها طراحی گردید. بر پایه مدل عملیاتی، نتایج بخش کمی نشان داد عوامل محیطی از طریق عامل موقعیتی زمان و همچنین عوامل فرهنگی و اجتماعی از طریق ویژگیهای فردی کاربران بر بروز رفتار برنامهریزی نشده آنها در استفاده از منابع و خدمات کتابخانههای دانشگاهی تأثیرگذار هستند؛ درصورتیکه منابع و خدمات اطلاعاتی و منابع انسانی تأثیر معناداری بر بروز این نوع از رفتارها ندارند. درنهایت الگوی پیشنهادی عوامل مؤثر بر رفتار برنامهریزی نشده مراجعان در استفاده از منابع و خدمات کتابخانههای دانشگاهی بر اساس نتایج بخش کیفی و کمی پژوهش، طراحی گردید.<br /> نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش، به نظر میرسد، کتابخانههای دانشگاهی باید بهمنظور استفاده بهینه و مؤثر از منابع و خدمات، جذب مخاطب و افزایش سطح آگاهی و اطلاعات عمومی مراجعان، به عوامل مؤثر بر رفتار برنامهریزی نشده مراجعان در استفاده از منابع و خدمات کتابخانهها توجه ویژهای داشته باشند.<br /> [1]. Unplanned Behavior<br /> [2]. Grounded Theory
رفتار اطلاعیابی,رفتار برنامهریزی نشده,نظریهپردازی زمینهای,کتابخانههای دانشگاهی
https://infosci.um.ac.ir/article_34166.html
https://infosci.um.ac.ir/article_34166_f928d29e1a2c1e2806560e67fe78efc7.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهشنامه کتابداری و اطلاع رسانی
2251-6344
2423-401X
10
1
2020
05
21
بازنمون روابط تبارشناختی علمی در متون درسی رشته علم اطلاعات و دانششناسی
103
127
FA
فاطمه
پازوکی
دانشگاه الزهرا (س)
pazooki.f@gmail.com
معصومه
کربلایی آقا کامران
دانشگاه الزهرا (س)
mkamram@alzahra.ac.ir
امیر
غائبی
0000-0003-0495-3434
دانشگاه الزهرا (س)
ghaebi@alzahra.ac.ir
10.22067/riis.v0i0.84663
مقدمه: نسبشناسی بهعنوان یکی از قدیمیترین علوم، به مطالعه رابطه خویشاوندی افراد بشر و توالی و تناسب نسل آنها میپردازد و کارکردی مشابه در فضای علمی ـ دانشگاهی با عنوان «نسبشناسی علمی» به کار میرود. روابط در یک خاندان و تبار علمی شامل روابط نسبی و روابط غیرنسبی است. غنیسازی پیشینههای کتابشناختی از طریق شناسایی و افزودن حداکثر روابط میان موجودیتها برای ساختن سوپر رکورد (فراپیشینه) حائز اهمیت است و سازماندهی دانش بهدنبال رفع این مسئله برای نیل به وب معنایی است. هدف از این پژوهشی بررسی این رابطه و شناخت ابعاد و ویژگیهای آن بهمنظور بازتعریف در فهرستهای رایانهای است.<br /> روششناسی: پژوهش حاضر با رویکرد ترکیبی و با استفاده از روشهای تحلیل استنادی و پیمایشی و با ابزارهای سیاهه وارسی، مصاحبه و پرسشنامه انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را کتابهای درسی رشتۀ علم اطلاعات و دانششناسی به تعداد 30 عنوان کتاب و 1452 رکورد استنادی تشکیل میدهند. تمامی رکوردها در قالب شناسنامۀ استناد مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. در مرحله بعد، شناسنامۀ هر کتاب، شامل تحلیل استنادها و روابط نویسندگان، طی مصاحبه نیمهساختاریافته، مورد تأیید نویسندگان قرار گرفت.<br /> یافتهها: میزان تأثیرپذیری هر یک از نویسندگان از افراد مورد استناد مشخص شد. سپس بر اساس یافتههای مصاحبه و همچنین تحلیل رزومۀ نویسندگان، انواع روابط نسبی و غیرنسبی پدیدآور با افراد تحلیل شد.<br /> نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان داد که روابط علمی در خاندان علمی نویسندگان کتابهای درسی بهروشنی قابل ردیابی است؛ دانشجویان برای تبیین و توضیح و توجیه و اعتباربخشی به اساتید خود استناد میدهند. بیشترین استناد در مقام تکریم و قدردانی به اساتید است درحالیکه بیشترین استناد به دانشجویان در مرور پیشینهها است. با پیوند این یافتهها به یافتههای اثرگذاری، میتوان به شبکه دلایل استناددهی افراد با توجه به نقش آنها در یک خاندان و تبار علمی پی برد. چنانکه رابطه روابط تبار علمی با دلایل استناددهی نیز معنادار شده است. استنادها بیشتر در بخش مقدمات و تعاریف و بحث استفاده شده که بیانگر اتکا به دیگران برای توجیه و ارائه تعاریف بهکاررفته است. یافتهها در بررسی وضعیت نویسندگان نشان داد که گستره نفوذ اندیشه افراد صاحبنام در حوزه علوم اطلاعات و دانششناسی از جایگاه و مقبولیت علمی و همچنین در برخی موارد جایگاههای اداری آنها نشئت میگیرد. همچنین مشخص شد که روابط نسبی جایگاه مهمی در ظهور و بروز اندیشه این افراد در کتابهای درسی داشته است. یافتهها در بخش اثرگذاری از روابط نسبی نشان داد که استناد دهندگان دارای روابط نسبی تحت تأثیر خاندان علمی خود قرار دارند.
نسبشناسی علمی,روابط نسبی,تبارشناسی علمی,پیشینههای کتابشناختی,فهرستهای رایانهای
https://infosci.um.ac.ir/article_34181.html
https://infosci.um.ac.ir/article_34181_276ea0197df36e7d8eadf0d029b7c72b.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهشنامه کتابداری و اطلاع رسانی
2251-6344
2423-401X
10
1
2020
05
21
مجموعهسازی منابع کتابخانهای ایران: تحلیل محتوای آثار در 5 دهه اخیر
128
151
FA
معصومه
یگانه فر
دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان
myeganeh100@gmail.com
عاطفه
زارعی
دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان
atefehzarei@gmail.com
10.22067/riis.v0i0.63492
مقدمه: بهمنظور تحلیل کیفی و کمّی محتوای متون مجموعهسازی علم اطلاعات و دانششناسی در ایران، منابع موجود از آغاز پیدایش متون مجموعهسازی تا ابتدای دهه 90، شناسایی، مقولهبندی و مورد بررسی قرار گرفته است.<br /> روششناسی: مقاله مروری تحلیلی حاضر، به روش کتابخانهای و با استفاده از تحلیل محتوای متون، انجام گرفته است. به این منظور، عبارتها و کلیدواژههایی همچون «مجموعهسازی در کتابخانهها»، «انتخاب و تهیه مجموعه کتابخانه»، «مجموعهگستری»، «تهیه و سفارش کتاب»، «گزینش کتاب»، «خطمشی کتابخانه»، و «مجموعهسازی در کتابخانههای ایران»، در تمامی پایگاههای علمی ایران در حوزه علم اطلاعات و دانششناسی، مورد جستوجو قرار گرفت و در نهایت، بر اساس متون بازیابی شده، سه دسته عمده، یعنی کتابها، مقالهها و پایاننامههای این حوزه در طی 5 دهه، 40، 50، 60، 70، و 80، مقولهبندی و در هر دهه با توجه به مؤلفههای موضوعی موردنظر در این پژوهش، تحلیل محتوا شد.<br /> یافتهها: در مجموع بیشتر آثار منتشرشده (58/40)، به موضوع نیازسنجی اختصاص دارد. پس از آن به ترتیب موضوعات فناوریها (66/26 درصد)، ابزارهای انتخاب (20/18 درصد) و خطمشیها (61/14 درصد) مورد توجه نویسندگان حوزه مجموعهسازی بوده است. حدود نیمی از کل آثار منتشرشده در حوزه مجموعهسازی در 5 دهه اخیر، مربوط به مقالههاست (195 اثر). 119 اثر (52/30 درصد) مربوط به پایاننامههاست و 76 اثر (48/19 درصد) نیز کتابهای منتشرشده در این حوزه را شامل میشود. بیشتر کتابهای انتشاریافته در حوزه مجموعهسازی تألیفی هستند و مقالههای انجام شده در این حوزه، بیشتر به نیازسنجی و ارزیابی منابع و مجموعههای کتابخانههای مختلف اختصاص دارد. به نظر میرسد نتایج تمامی پایاننامههای انجامشده در این حوزه، بهصورت مقاله علمی منتشر نشده است.<br /> نتیجهگیری: نتایج این پژوهش که منتج به اطلاع از چگونگی انجام پژوهشها و آثار منتشرشده در این حوزه خواهد شد، ضمن پی بردن به فرصتها و پر نمودن شکافهای موجود در حوزه مجموعهسازی، میتواند همچون نقشه راه پژوهشگران، مؤلفان و ناشران عمل کند. همچنین، بازخورد این تحلیلها و ارزیابیها، با نشان دادن نقاط قوت و ضعف وضعیت موجود، موجب ارتقاء کمی و کیفی مطالعات و نیز انتشارات و تناسب آنها با نیازهای آموزشی و پژوهشی در این حوزه خواهد شد.
کلیدواژهها: تهیه و سفارش کتاب,خطمشیء کتابخانه,گزینش کتاب,مجموعهسازی,مجموعهگستری
https://infosci.um.ac.ir/article_34066.html
https://infosci.um.ac.ir/article_34066_28e875183f1619c6e9e99c7c6c8595ef.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهشنامه کتابداری و اطلاع رسانی
2251-6344
2423-401X
10
1
2020
05
21
نقدی بر کتاب «رده BP اسلام: گسترش ردۀ اسلام بر اساس نظام ردهبندی کنگره»
152
184
FA
طیبه
حاج باقریان
کتابخانه آیت الله بروجردی قم
ehsan.t15@gmail.com
مصطفی
محفوظی
کتابخانه آیت الله بروجردی قم
m.mahfoozi@gmail.com
10.22067/riis.v0i0.63917
کتاب «رده BP: گسترش ردۀ اسلام براساس نظام ردهبندی کنگره» تدوین احمد طاهری عراقی، حدود نیمقرن است که برای طبقهبندی منابع کتابخانهای بهعنوان ابزار کار و راهنما کنار دست فهرستنویسان قرار دارد. ویراستاران سوم این اثر زهره علوی، زهرا سادات مدرسی، محبوبه قربانی میباشند. در حوزۀ کتابداری دشواریِ تدوین و تهیه گسترشها بر کسی پوشیده نیست، اما نارسایی و کمبودهای اینگونه آثار در کتابخانههایی مشخص میشود که بهطور تخصصی آنرا به کار گرفتهاند. نوشتار حاضر بر پایۀ تجربه و بهکارگیری گسترش «ردۀ اسلام» در کتابخانهها، همچنین آشنایی و تسلط بر علوم اسلامی، پس از معرفی مختصر کتاب، به افزودهها و کاستیهای ویرایش جدید میپردازد. برای برطرف کردن کاستیها و کاربرد جامع و صحیح این اثر پیشنهادهایی مطرح شده که در پنج گروه دستهبندی شدهاند: اول: اصلاحاتی که در راهنمایی و آموزش فهرستنویس مؤثرند؛ دوم: افزودن شمارهها برای سر عنوانهای مناسبی که پشتوانۀ انتشاراتی دارند؛ سوم: مثالهای مناسب برای برخی شمارهها؛ چهارم: اصلاحاتی برای کنار هم قرار دادن موضوعات مناسب؛ پنجم: توجه به اصلاحاتی که در آن به سیاست کتابخانهای توجه شود، تا این گسترش در تمام کتابخانههای تخصصی و غیره کاربرد بیشتر و بهتری داشته باشد.
رده اسلام,گسترش رده BP,نظام ردهبندی,ردهبندی کتابخانه کنگره,ردهبندی کتابخانههای اسلامی
https://infosci.um.ac.ir/article_34113.html
https://infosci.um.ac.ir/article_34113_3f69e8f79d1e5f527745b25bb2c86df9.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهشنامه کتابداری و اطلاع رسانی
2251-6344
2423-401X
10
1
2020
05
21
چارچوب سواد اطلاعاتی 2016 در ارزیابی سواد اطلاعاتی دانشجویان تحصیلات تکمیلی (مطالعه موردی دانشگاه شهید چمران اهواز)
185
204
FA
شهناز
خادمی زاده
دانشگاه شهید چمران اهواز
sh_khademizadeh@yahoo.com
عبدالحسین
فرج پهلو
دانشگاه شهید چمران اهواز
farajpahlou@gmail.com
معصومه
بادنوروز
دانشگاه شهید چمران اهواز
badnorooz123@gmail.com
10.22067/riis.v0i0.81781
چکیده<br /> مقدمه: با ظهور قرن بیست و یکم، مراکز آموزشی در حال گذر از فرایند آموزشی به فرایند یاددهی-یادگیری هستند که در این فرایند، هر شهروندی باید در هر شرایطی به طور آزادانه در معرض یادگیری، آموزش و پرورش خود قرار گیرد. لذا توجه به آموزش مهارتهای سواد اطلاعاتی از عناصر کلیدی در پیشبرد یادگیری مادام العمر و نظام آموزشی نوین محسوب میشود. هدف اصلی این پژوهش، بررسی دیدگاه دانشجویان تحصیلات تکمیلی نسبت به عوامل اثرگذار بر وضعیت سواد اطلاعاتی در دانشگاه شهید چمران اهواز است.<br /> روششناسی: این پژوهش از نوع کاربردی است که با روش پیمایشی انجام می شود. جامعه پژوهش شامل تمام دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز است، که تا نیمسال دوم سال 98-1397 حداقل دو نیمسال از تحصیل خود گذراندهاند. به دلیل بزرگ بودن جامعه پژوهش، نمونهگیری انجام شد. بر اساس جدول تعیین حجم نمونه کرجسی- مورگان نمونه گیری انجامشد و اندازه نمونه، 380 نفر در نظر گرفته شد. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه محقق ساخته سواد اطلاعاتی است که، روایی آن را اساتید گروه علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه شهید چمران اهواز تأیید کرده و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ، معادل 82% برآورده شد که نمره مطلوبی برای سنجش پایایی است.<br /> یافتهها: بر اساس داده های بدست آمده، از نظر جامعه پژوهش حاضر ویژگیهای زمینهای و آموخته های پیشین در سطوح زیاد و متوسط، اعضای هیأت علمی در سطح متوسط و امکانات فناوری اطلاعات و ارتباطات و کتابخانههای دانشگاه در سطوح متوسط و کم بر وضعیت سواد اطلاعاتی پاسخگویان تأثیرگذار بوده است. این چهار عامل بر اساس میانگین رتبهای که کسب کردهاند به ترتیب، شامل ویژگیهای زمینهای، سپس اعضای هیأت علمی، پس از آن امکانات فناوری اطلاعات و ارتباطات دانشگاه و در انتها کتابخانههای دانشگاهی بر وضعیت سواد اطلاعاتی جامعه تحت مطالعه مؤثر بودهاند.<br /> بحث و نتیجهگیری: با در نظر داشتن اینکه آموزش مهارتهای سواد اطلاعاتی و توجه به روشهای فناورانه، اولین اولویت کتابخانههای دانشگاهی توسط انجمن کتابخانههای دانشکدهای و پژوهشی در سال 2018 تعیین گردید، و همچنین با دقت در چارچوب 2016 سواد اطلاعاتی در توجه به نقش دانشجو بهعنوان یادگیرنده و کتابدار بهعنوان واسطه یادگیری مهارتهای لازم، کتابخانههای دانشگاهی باید خدمات خود را به گونهای ارائه دهندکه دانشجویان بهطور مستقل از اساتید و کتابداران مهارتهای سواد اطلاعاتی خود را ارتقاء دهند و نیازهای اطلاعاتی خود را مرتفع سازند . پیشنهاد می شود بر اساس مواارد مطرح شده در چارچوب 2016، دانشگاهها و مراکز آموزش عالی به سمت استفاده بیشتر از فضای مجازی مانند وب 2 و استفاده از امکاناتی چون وبسایتهای کتابخانهای و میز مرجع مجازی و گفتگوی پیوسته سوق داده میشوند.
سواد اطلاعاتی,کتابخانههای دانشگاهی,فناوری اطلاعات و ارتباطات,چارچوب سواد 2016,دانشگاه شهید چمران اهواز
https://infosci.um.ac.ir/article_34196.html
https://infosci.um.ac.ir/article_34196_28f9ab600dab57e08177c975c6f1533e.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهشنامه کتابداری و اطلاع رسانی
2251-6344
2423-401X
10
1
2020
05
21
نقش سواد اطلاعاتی در بهرهگیری از رویکردهای متنوع تدریس برای معلمان مقطع ابتدائی
205
223
FA
بهار
بینشیان
دانشگاه خوارزمی
arshida.bi@gmail.com
محمد
زره ساز
دانشگاه خوارزمی
mzerehsaz@gmail.com
نسرین
محمدحسنی
دانشگاه خوارزمی
mohammadhasani_19@yahoo.com
10.22067/riis.v0i0.80586
مقدمه: با توجه به اهمیت سبکها و رویکردهای تدریس در آموزش دانشآموزان ابتدائی، در این پژوهش نقش سواد اطلاعاتی در انتخاب و استفاده از رویکردهای متنوع تدریس مورد بررسی قرار گرفته است.<br /> روششناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و با روش پیمایشی انجام شده است. جامعه این پژوهش معلمان مقطع ابتدائی پایه ششم شهر سمنان هستند. از بین 110 نفر از معلمان پایه ششم ابتدایی شهر سمنان در سال تحصیلی 97-1396، 86 نفر به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت گردآوری دادهها، از دو پرسشنامه محقق ساخته برای سنجش وضعیت سواد اطلاعاتی معلمان و همچنین برای مشخص کردن رویکردهای تدریس آنها استفاده شده است.<br /> یافتهها: بر مبنای یافتههای این پژوهش، وضعیت سواد اطلاعاتی معلمان مورد بررسی در سطحی بالاتر از متوسط قرار دارد. از میان رویکردهای مختلف تدریس، رویکرد تعاملی دارای بزرگترین میانگین در بین رویکردهای تدریس معلمان است. همچنین یافتهها نشان داد که این معلمان به میزانیکمتر از سطح متوسط از رویکرد تدریس مستقیم و به میزان بالاتر از سطح متوسط از سه رویکرد تدریس دیگر استفاده میکنند. یافتههای مرتبط با فرضیههای پژوهش نیز نشان داد بین رویکرد تدریس مستقیم و سواد اطلاعاتی معلمان دوره ابتدائی شهر سمنان رابطه معنادار معکوس و بین رویکردهای غیرمستقیم و مسئلهمحور و تعاملی با سواد اطلاعاتی رابطه معنادار و همافزا وجود دارد. همچنین معلمان با سواد اطلاعاتی بیشتر از تعداد رویکردهای متنوعتری (2 و 3 و 4 رویکرد) در تدریس خود استفاده کردهاند.<br /> نتیجهگیری: یافتههای این پژوهش نشان داد که معلمان مورد بررسی تحت تأثیر سواد اطلاعاتی از رویکردهای متنوعتر و همچنین کارآمدتری برای تدریس خود بهره میگیرند. بدین ترتیب، مجهز بودن به مهارتهای سواد اطلاعاتی میتواند در انتخاب رویکردهای تدریس متنوعتر و بهبود رویکردهای آموزشی معلمان مقطع ابتدائی نقش مؤثری داشته باشد.
سواد اطلاعاتی,رویکردهای تدریس,معلمان شهرستان سمنان,معلمان
https://infosci.um.ac.ir/article_34210.html
https://infosci.um.ac.ir/article_34210_02a755c9da7cb908e2e22b37902998a9.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهشنامه کتابداری و اطلاع رسانی
2251-6344
2423-401X
10
1
2020
05
21
تحلیل روانشناختی «نیاز به آزادی» در شخصیتهای داستانهای برگزیده کودک و نوجوان؛ براساس نظریه انتخاب ویلیام گلاسر
224
253
FA
ناصر
نیکوبخت
دانشگاه تربیت مدرس
n_nikoubakht@modares.ac.ir
سید محسن
اصغرینکاح
دانشگاه فردوسی مشهد
asghri-n@um.ac.ir
سمیه
رضایی
دانشگاه تربیت مدرس
somirezae@gmail.com
جعفر
فسائی
دانشگاه هرمزگان
jfasaei@yahoo.com
10.22067/riis.v0i0.82711
مقدمه: قصهها و داستانها و بهصورت مشخص آفرینشهای ادبی حوزه کودک واجد این قابلیت بسیار مهم است که میتواند در راستای تربیت و اصلاح برخی از ناهنجاریهای رفتاری و شخصیتی و نیز تقویت پارهای از توانمندیها در کودکان بهکار گرفته شود.<br /> روششناسی: تحلیل میزان و ضریب تأثیرگذاری داستانهای مزبور مستلزم بهکارگیری شاخهای از نقد ادبی است که در حوزه نقد روانشناختی قرار دارد. در این میان، آرا و نظریات ویلیام گلاسر بهعنوان یکی از روانشناسان مثبتنگر، ابزار مناسبی جهت تحلیل اینگونه متون میباشد. نیاز به آزادی یکی از نیازهای اساسی آدمی است که در نظریه گلاسر نیز به آن پرداخته شده است؛ بنابراین پژوهش حاضر، به بررسی 145 کتاب برگزیده کودک (تألیف و ترجمه) در سالهای 1300-1390 و تحلیل روانشناختی 30 داستان که نیاز به آزادی در شخصیتهای آنها برجستهتر است، به روش تحلیل محتوای کیفی- قیاسی پرداخته است. دادهها به روش اسنادی جمعآوری و برای انتخاب نمونه پژوهش از شیوه نمونهگیری هدفمند استفاده شده است.<br /> یافتهها: در این پژوهش، آزادی به دو بخش آزادی مثبت و منفی تقسیم شده است. آزادی مثبت به شخصیتهایی مربوط میشود که در پی ارضای یک نیاز طبیعی و سالم، اغلب رفتار درست را انتخاب میکنند. شخصیتهای دارای آزادی منفی شخصیتهایی هستند که برای رسیدن به اهداف خود، حقوق افراد را زیر پا میگذارند.<br /> نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاکی از این حقیقت است که شخصیتهایی که با آزادی مثبت برانگیخته میشوند و برای ارضای نیاز مزبور رفتار درست را انتخاب میکنند، در پایان داستان، دستاوردهای مطلوبی دارند و شخصیتهایی که یا با آزادی منفی برانگیخته میشوند یا برای ارضای نیاز به آزادی رفتار نادرست را انتخاب میکنند، در پایان داستان شکست میخورند.<br /> در پایان به نویسندگان و منتقدان ادبیات کودک و نوجوان توصیه میشود، با مطالعه روانشناسی کودکان، به خلق و گزینش آثار مناسب برای آنها بپردازند. پژوهشگران ادبیات کودک و نوجوان نیز با همراهی متخصصان روانشناسی به نقد روانشناسانه همه آثار مربوط به این مخاطبان کوچک براساس نظریه گلاسر و دیگر نظریات عمده مشاوره و رواندرمانی، متناسب با موضوع داستانها همت گمارند.
شخصیتهای داستانی,کتابهای داستانی کودک و نوجوان,نیاز به آزادی,نظریه انتخاب,ویلیام گلاسر
https://infosci.um.ac.ir/article_34227.html
https://infosci.um.ac.ir/article_34227_dda3f18ff747dbd08546f1c771ab5b3d.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهشنامه کتابداری و اطلاع رسانی
2251-6344
2423-401X
10
1
2020
05
21
واکاوی توانمندی داستانها در بهبود کنشهای اجرایی به کودکان ADHD گروه سنی «الف»، «ب» و «الف/ب» بر پایه نظریه گسترشیافته بازداری رفتار بارکلی
254
281
FA
نجمه
رحیمی سه گنبد
دانشگاه فردوسی مشهد
njrh1365@gmail.com
مهری
پریرخ
دانشگاه فردوسی مشهد
mparirokh@gmail.com
علی
مشهدی
دانشگاه فردوسی مشهد
mashhadi@um.ac.ir
10.22067/riis.v0i0.84848
<strong>مقدمه</strong>: اختلال نارسایی توجه/ فزونکنشی، یک اختلال شایع عصب تحولی است که در بیشتر مواقع در دوره کودکی تشخیص داده میشود. به اعتقاد بارکلی ریشه اختلال، نقص در عملکردهای اجرایی میباشد. نظریه بازداری رفتار بارکلی و داستانهایی که عناصر این نظریه را در برداشته باشند میتوانند با کمک داستانهای مناسب در رویکرد کتابدرمانی به کاهش نشانههای این اختلال کمک کنند. هدف این پژوهش شناسایی میزان همخوانی محتوای داستانهای مناسب گروه سنی «الف»، «ب» و «الف/ ب» منتشر شده در سالهای 1385 تا 1395 با مؤلفههای عناصر نظریه گسترشیافته بازداری رفتار بارکلی است.<br /> <strong>روششناسی:</strong> این پژوهش از نظر هدف کاربردی است که با روش پیمایشی و تحلیل محتوای کیفی انجام گرفت. برای گردآوری اطلاعات از دو سیاهه استفاده شد. یکی به ثبت اطلاعات کتابشناختی داستانها اختصاص داشت و دیگری شامل مؤلفههای عناصر نظریه گسترشیافته بازداری رفتار بارکلی بود. از 382 داستان جامعه پژوهش، 70 داستان که حداقل دارای عناصر نظریه بارکلی و یا عدم بازداری رفتار داشتند، برای بررسی در نظر گرفته شد.<br /> <strong>یافتهها:</strong> از میان داستانهای بررسی شده، در 53 داستان، مؤلفههای کنشهای اجرایی نظریه بارکلی شناسایی شد و در 17 داستان شخصیت داستان در برابر یک رویداد، عدم بازداری رفتار نشان میدهد و به پیامد نامطلوب میرسد. تحلیل و بررسی داستانها نشان داد میزان حضور هر یک از کنشهای اجرایی نظریه بارکلی در داستانها متفاوت است. همچنین در میان داستانهایی که مؤلفههای کنشهای اجرایی شناسایی شد، 3 الگو برای بهبود کنشهای اجرایی وجود دارد. الگوی اول شامل داستانهایی است که شخصیت داستان در مقابل رویداد آنی ابتدا عدم بازداری رفتار دارد ولی بعد متوجه اشتباه خود میشود و با انجام کنشهای اجرایی به پیامد مطلوب میرسد. در داستانهای الگوی دوم، شخصیت داستان در مقابل رویداد آنی از همان ابتدا کنشهای اجرایی را انجام میدهد و به پیامد مطلوب میرسد. الگوی سوم نیز شامل داستانهایی است که شخصیت (های) داستان در مقابل رویداد آنی عدم بازداری رفتار را نشان میدهد ولی از طرف دیگر، شخصیت (های) دیگر داستان کنشهای اجرایی دارند و پیامد مطلوبی را تجربه میکنند.<br /> <strong>نتیجهگیری:</strong> نتایج این پژوهش نشان داد که این داستانها، با نشان دادن کنشهای اجرایی میتوانند ابزار توانمندی برای کتابدرمانی و بهبود کنشهای اجرایی به کودکان ADHD در نظر گرفته شوند. ناشران، نویسندگان، روانشناسان، کتابداران و والدین میتوانند از پیشنهادهای کاربردی این پژوهش بهره گیرند.
اختلال نارسایی توجه/ فزونکنشی (ADHD),نظریه گسترش یافته بازداری رفتاری بارکلی,کنش های اجرایی,کتابدرمانی,تحلیل داستان,گروه سنی «الف» و «ب» و «الف/ب»
https://infosci.um.ac.ir/article_34245.html
https://infosci.um.ac.ir/article_34245_5ec6514165f6047a50b3a56f90742fa0.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
پژوهشنامه کتابداری و اطلاع رسانی
2251-6344
2423-401X
10
1
2020
05
21
گرایش موضوعی مطالعه غیردرسی اعضای کتابخانههای عمومی مناطق 18 و 19 شهر تهران
282
307
FA
علی
جلالی دیزجی
دانشگاه علامه طباطبائی
dizaji@yahoo.com
حمدالله
خادمی حسن پور
دانشگاه علامه طباطبائی
khademi97539753@gmail.com
گلنسا
گلینی مقدم
دانشگاه علامه طباطبائی
g_galyani@atu.ac.ir
10.22067/riis.v0i0.84024
هدف: هدف این پژوهش تبیین گرایش موضوعی مطالعه غیردرسی کاربران عضو کتابخانههای عمومی منطقه 18 و 19 شهر تهران است.<br /> روش/رویکرد: این پژوهش، توصیفی بوده و با رویکرد کمی و با تحلیل دادههای ثبت شده در بخش امانت کتابخانه انجام شده و از دادههای نرمافزارکتابخانهای سامان و پرونده کتابهای امانت رفته استفاده شده است. جامعۀ آماری این پژوهش را کاربران عضو کتابخانههای عمومی مناطق 18 و 19 تهران و همچنین کتابهای امانت رفته توسط آنان تشکیل میدهند. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS انجام شده است.<br /> یافتهها: یافتهها نشان داد کتابهای رده ادبیات (شعر و داستان) با فراوانی 5532 مورد، و رده زبان با 507 مورد امانت، به ترتیب بیشترین و کمترین مقدار امانت را در کتابخانه عمومی منطقه ۱۸ داشته است. همچنین در کتابخانههای عمومی منطقه 19 رده ادبیات (شعر و داستان ) با فراوانی 7740 مورد امانت، بیشترین و رده زبان با 472 مورد، کمترین امانت را به خود اختصاص دادهاند. علاوه بر این، در هر دو منطقه 18 و 19 دختران کتابهای با ژانر موضوعی عاشقانه، علمی، طنز و سرگرمی، و مذهبی را بیشتر مطالعه میکنند و پسران به ترتیب کتابهای علمی، طنز و سرگرمی و شعر، ماجراجویانه و جنایی میخوانند.<br /> بحث و نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان داد بین گرایشهای مطالعه کاربران عضو کتابخانههای عمومی منطقه 18 و 19 تهران با توزیع موضوعی کتابهای موجود در همان کتابخانهها تناسبی وجود ندارد که نیازمند توجه جدی از سوی متولیان کتابخانه است. همچنین، بین گرایشهای مطالعه در بین کاربران دختر و پسر عضو کتابخانههای عمومی منطقه 18 و 19 تهران تفاوت معنیداری وجود دارد و میبایست در سیاستهای مجموعهسازی این نکته مورد توجه قرار گیرد.
گرایش موضوعی,مطالعه غیردرسی,کاربران,امانت کتاب,کتابخانههای عمومی منطقه 18 و 19تهران
https://infosci.um.ac.ir/article_34263.html
https://infosci.um.ac.ir/article_34263_26c8c89eb0f3ad6a88a86c36105e21cc.pdf